نویسنده: حامد منصوری
بعد از تعریف و توصیفهای فراوانی که در فضای مجازی دیدم تصمیم گرفتم فیلم پلتفرم را نگاه کنم. اکثراً اتفاق میافتد که وقتی از فیلمی یا کتابی تعریف زیاد میشنوید توقعتان از آن بالا میرود.
این فیلم در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و در مارچ ۲۰۲۰ نتفلیکس حق پخش آن را خرید. در این مدت توانست نظر منتقدان را جلب کند و سروصداهایی هم بهپا کرده است.
کارگردان این فیلم گالدر گازتلو-اوروتیا (Galder Gaztelu-Urrutia) اسپانیایی است که این نخستین کار سینمایی او حساب میشود. فیلم در ژانر علمی – تخیلی – ترسناک است ولی بیشتر از وحشت، «تهوع» در آن مشهود است. داستان فیلم در زندان عمودیشکلی با طبقات زیاد بهپیش میرود که در هر طبقه دو زندانی قرار دارند و هرازگاهی وقتی از خواب بیدار میشوند خود را در طبقهای دیگر میبینند. در وسط این زندان عمودی حفرهای وجود دارد که روزانه یک میز بزرگ پر از غذا از طبقۀ بالا شروع به تغذیۀ زندانیان میکند و همینطور هرچه پایینتر میرود غذای باقیمانده کمتر میشود تا اینکه به افراد طبقات پایین تقریباً چیزی باقی نمیماند.
فیلم مهیج است و شما از دیدن آن خسته نمیشوید. در قسمتهایی خشونت عریان آن گاهی آزاردهنده مینماید.

سطحی، تا جایی که تصور کنید!
ظاهراً فیلم میخواهد نابرابری اجتماعی و تضاد طبقاتی را به چالش بکشد. میخواهد بگوید «کم بخورید که به دیگران هم چیزی برای خوردن باقی بماند.» ولی در بیان این مطلب از کلیشههایی به شدت آبکی و دیالوگها و استعارههای بسیار سطحی استفاده میکند. در این مورد اخیراً فیلم «پارازیت» را داریم که خیلی بهتر از این فیلم توانسته فقر، نابرابری و تضاد طبقاتی و اجتماعی را به تصویر بکشد. در پلتفرم اما اتفاقات بهحدی کلیشهای است که فقط شما را سرگرم میکند و همانند یک کتاب روانشناسی موفقیت، برای شما آگاهی کاذب میبخشد.
معلوم نیست چطور افراد بین طبقات جابهجا میشوند. کارگردان فقط خواسته مفهوم «دنیا بالا و پایین دارد» را به تصویر بکشد اما بهشدت ضعیف عمل کرده است.
در مورد کارکرد زندان هیچ وضاحت و معلوماتی در طول فیلم داده نمیشود. حتی چهگونهگی حضور «گورنگ» شخصیت اصلی فیلم، در این زندان سؤالبرانگیز است.
ضعف اصلی داستان در پایانبندی آن است. معلوم نمیشود چی به چی شد. با پیدا شدن بچهای که کلید داستان و گویا رمز خرابشدن زندان است. شما منتظر اتفاقی شگرف هستید. اما با پایانی گنگ مواجه میشوید.