نویسنده: آفاق آذربان
کنکور در افغانستان همیشه در شرایط بینهایت دشوار قرار میگیرد اما امسال سرآمد همهی سالهای دیگر بود. دانشآموزان سوختهسر و تحتی که شمهای از تمام علوم جهان را با بیمیلی تمام فرا میگیرند تا رشتهای را بخوانند که شمهای هم از آن شمهها در آن وجود ندارد. این شاگردان کنکور را در خستهکنندهترین و قرنطینهترین دوران تاریخ کشور پذیرفتند.
اما مسألهی آزاردهندهی اصلی این حجم از درس و اضطراب و سکته و اُوِردوز و افلیج و کما نیست؛ اشتیاق فراوان اقوام درجه۱، درجه۲، درجه۳ و بلکمم درجه۴-همسایه جزء خودیها محسوب میشود– برای دانستن رشتهی افتادهشده در آن و رتبهی کنکور در سطح فامیل، مکتب، ولایت، کشور و قاره میباشد. این مسأله به امری بدیهی بدیل گشته است که شاگردان استرس جوابدهی به فضولیات مردم را از بدو تولد فرا میگیرند.
آن دستهی خوشبخت که سعادت دنیا و آخرت را نصیب گشته و رضایت پدر، مادر، فامیل، نواسهی کاکای پدر، دوستان و آشنایان، همولایتیها و هموطنهای عزیز و در اخیر خداوند متعال جل جلاله را جلب نموده و به طِبّ مُعالِجوئ افتادهاند، هیچ دلیلی نمییابند تا عدم علاقهای به اشتیاق بیگانهگان به دانستن رشته و رتبهی کنکور خویش داشته باشند. مخصوصاً والدینشان که میتوانند این افتخار تحفهی متبرک خاندان خویش را به شکل پُز به عالم و آدم بدهند. از مشخصات این دسته این است که هیچ استثنائی بینشان نیست و همه عین هم هستند.
پس از این سعادتمندانِ انسانالکامل، اشخاصی هستند که به طِبّ معالجوی، طِبّ دندان و یا حداقل انجنیری نیفتادهاند.
این دسته به صورت نامحسوس و ناخودآگاه از جامعه طرد شده و با کولهباری از حسرت به شغلهای شریفی از جمله معلمی میپردازند. این اشخاص همان کسانی هستند که باز تپههایی از میخانیکیت حفظ درس را به سوی طِبّ معالجوی؛ طِبّ دندان و انجنیری سوق میدهند. ولی تمایز این اشخاص با سعادتمندانِ بهطبافتاده این است که این دسته استثنائات فراوان دارند.
عدهایاند که مطابق میل اقوام و آشنایان، انواع و اقسام طب را انتخاب نکرده و به رشتهی مورد علاقهی خویش انتخاب شدهاند و خوشحال هستند. اما سایهی شوم علاقهی مفرط مردم به دانستن جزئیات کنکور این اشخاص و سپس تحویل خندهای تلخ و تراژیک به نشانهی دلسوزی پدیدهای غیرقابل تحمل است. این جاست که شکستخوردهگان و بازماندهگان میتوانند با شکستخورده نشاندادن دیگران زخمهای خود را مرهمی مزخرف بگذارند. هرگاه آن زمان برسد که تمام مردم شهر منتظر آمدن نتایج کنکور بقیه نباشند تا آینده دیگران را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، آن زمان است که در تاریخ خواهند نوشت: “پیشرفت کردهایم!”
در این میان پیروز واقعی میدان همین کسانی هستند که دنبال رشته مورد علاقهی خویش رفته و در همان سکتور به جایگاهی رسیدهاند. حال دیگر همه تیپیکالان شهر در حوزههای مختلف طب هستند! چرا که در ده ما و شما اگر فزیکِ اتمی و نجوم و کیمیاگری هم بیاورند، باز همه معتقداند (داکتری) چیز دیگری است.
از همهی این حرفها که بگذریم، بدا به حال کسانی که سال دیگر کنکور دارند. این بیچارهگان از اکنون زیر ذرهبین جهانیان واقعاند و جملاتی نظیر “نوبت تو شده است دیگر” ، “خواهیم دید تو چه خواهی کرد” و غیره را از شش جهت میشنوند. خداوند به دانشآموز جماعت صبر بدهد.