گفتوگو با قوماندان امنیهُ ولایت هرات در رابطه با وضعیت امنیتی این ولایت
بهروز آریان: لطف نموده و خود را برای خوانندگان ما معرفی کنید.
سلام و عرض ادب! نام من عبیدالله نوروزی و رتبهام سمونوال است. در سال ۱۳۸۱ از مکتب فارغ شدم و در اواخر سال ۱۳۸۱ که وارد امنیت ملی شدم، در آن زمان انجینر صاحب عارف رئیس عمومی امنیت ملی بود و در آن وقت ما فرمهایی گرفتیم که با خانهپری آنها به کوروسهای امنیت ملی معرفی شدیم. مدت کوتاهی را در امنیت ملی گذارندیم و بعد از آن ادارهای به اسم pps ساخته شد که اینها تحت چوکات امنیت ملی کار میکردند. در ابتدا زمانی که ادارهی pps ساخته شد، سازمانی به اسم it یا international terrorism به عنوان یک اکادمی جهانی ضد تروریزم ایجاد شد. بخشی از این آموزش در وطن بود و بخش دیگر آن درایالت ویرجینیای امریکا بود که من مدت ۸ماه را در وطن و ۴ ماه را در آمریکا آموزش دیده و فارغ شدم و برای خدمتگذاری به وطن آمدم.
در سال ۱۳۸۴ ادارۀ pps مسقتل شد. در این زمان رتبۀ من لمریسارن بود و مسؤول امنیت دروازههای ریاست جمهوری بودم. به عنوان تیملیدر با خارجیها مشترک کار میکردیم. به این سلسله ۸ یا ۹ ماه کار کردیم و فرصتی برای ما ایجاد شد که پوهنتون را در ۱۳۸۶ در رشتۀ جامعهشناسی در مدت ۵ سال خواندم و در همان پوهنتون ماستری را که توسط خارجیها تدریس میشد، خواندم که اشتراک در آن توسط کانکور آزاد بود. به این ترتیب هم لیسانس ملکی و هم ماستری ملکی گرفتیم. بعد از آن به وظیفه برگشتیم. در سال ۱۳۹۷ بر اساس پیشنهاد وزارت امور داخله من تعیین بست شدم و به حیث رئیس عمومی ریاست محافظت عامه، تنظیم تشکیلاتی دادند و نام آن تغییر و به عنوان پاسوال معاون ریاست محافظت عامه ایفای وظیفه کردم و بعد از گذشت یک سال تا ماه حوت ۱۳۹۸ بر اساس پیشنهاد وزارت امور داخله به حیث قوماندان امنیۀ ولایت هرات تا حال اجرای وظیفه میکنم.
ب.آ: چه شد که به هرات آمدید؟
تصمیم از وزارت امور داخله بود و من واسطه نداشتم و این را به تمام رسانهها گفته میتوانم و تا حال من غیر از آدرس وزات امور داخله، آدرس دیگری نداشته ام.
ب.آ: وضعیت هرات را در این دو ماه چهگونه میبینید؟
چون هرات بزرگ و شهر ترانزیتی است هم میشود گفت که یک دستاورد است هم یک چالش است. چالشهای امنیتی تنها دشمنان افغانستان نیستند بلکه شامل چیزهای زیادی از جمله اختطاف، زورگویی و زمانی که یک ولایت از لحاظ اقتصادی در سطح بالایی قرار میگیرد، مشکلات اقتصادی نظیر اینها به وجود میآید. چالشها به صورت خودکار ایجاد میشود. مردم هرات مردم خوبی هستند؛ مردم حلیم و دانشمند و ما نمیتوانیم مشکلات امنیتی را به خود مردم ربط بدهیم چرا که وضعیت امنیتی یک سری چالشها دارد که به مردم هرات ربطی ندارد بلکه میتواند از ولایتهای دیگر باشد یا حتی از کشورهای دیگر. در این مدت ما دستاوردهایی داشتیم که برای ما بزرگ ولی برای هرات کوچک است. در این مدت دو ماه ۸۵ نفر از دشمنان ملکی و نظامی کشته و زخمی شدند و ملکی شامل آنها بود چون که حمایتگر دشمن است.
در سفر طاقچه در قریۀ طاقچه که مربوط به ولایت پشتون زرغون هست و مردم باشهامت و باغیرت دارد، دشمن میخواست از آنها باجگیری کند و در نهایت زمانی که دشمن اجازه نمیداد آنها از قریه خارج شوند، ما عملیاتی راهاندازی کردیم که دشمن تلفات درخوری داشت و بالای ۷ نفر کشته و ۴ نفر زخمی و ماینهایی که کارگذاری کرده بود خنثی و عملیاتهایی که پلانگذاری کرده بودند، خنثی شد و توانستیم رضایت مردم را به دست بیاوریم.
ب.آ: در این مدت چه برنامهها و عملیاتهایی را برای آوردن امنیت به هرات و ولسوالیهای آن روی دست داشتید و چه اندازه از این برنامهها موفق و نتیجهمند بوده است؟
ما پلانهای عملیاتی زیادی را در احمدآباد کهسان قدوسآباد انجام دادیم که چند نفر دستگیر شدند و سلاح و مهمات زیادی به دست آمد. این دومین حرکت مفید ما بعد از آن اکمالات گلران و پرسونل گلران بود. در گلران دشمن ادعا میکرد که ما حاکمیت داریم. بعداً ما رفتیم و دیدیم که دشمن حتی جرأت این را نداشت که بالای قطار ما فیر کند. وقتی ما رسیدم، دیدیم هیچ خبری نبود. بعداً در ساحاتی دیگر سروصدا راه انداختند که اینها همه یک نوع توطئه و دسیسه بود و بعد از آن گفتند که ما در کرخ نیز هستیم. ما رفتیم و دیدیم خبری از دشمن نبود. چند روز پیش در کرخ که یکی از شهروندان ما را به نام انتقام بردند، ما رفتیم و با راهاندازی عملیاتی، جسدهای دو نفر را که با صلاحهایشان باقی مانده بود، آوردیم. عدد بزرگ ۱۲۰ کیلو بود و عدد کوچک ۳۰ کیلو بود. این چیزهایی بود که ما دستگیر کردیم. چند روز قبل نیز ۸ هکتار زمین تحت کشت کوکنار در ولسوالی رباط سنگی را از بین بردیم. هفتهوار ۵۰ تا ۸۰ نفر از سارقین را بازداشت میکنیم.
پولیس مدیریت مبارزه با مواد مخدر قوماندانی امنیه ولایت هرات طی ۲ ماه گذشته ۲۴ عملیات مختلف را در داخل شهر و ولسوالیهای هرات انجام داده اند، که در نتیجه بمقدار مجموعی ۲۴۶ کیلو گرام مواد مخدر مختلف النوع، مقدار ۳۲۸ لیتر مشروبات الکولی و کشمش تخمر شده، ۷ میل سلاح مختلفالنوع، ۷ عراده وسایط نقلیه را کشف و ضبط نموده اند.
ب.آ: در حوزۀ فساد اداری چه دستاوردهایی داشته اید؟
ما ابتدا از مرکز قوماندانی شروع کردیم و این را منحیث یک چالش میدانیم و این برنامه را از سطح رهبری شروع کردیم. فساد اداری در این قسمت وجود ندارد. زمانی که ما یک مستندسازی را دربارۀ یک شخص شروع کنیم، آن را مستقیم به سارنوالی معرفی میکنیم. سطح حوزات این پروسه تکیمل نیست و ما در حال کارکردن بر روی این موضوع هستیم. مردم از شاهراهها خیلی ناراضی بودند و ما حدوداً ۳۰ نفر را به پیژنتون معرفی کردیم که آنها از شاهراهها منع شدند و این یک کار مفید در سطح فساد اداری بود. این پروسه کامل نیست و در جریان است.
ب.آ: شاید بعضی افراد در چارچوب نظام مطالب شما را بدانند ولی باز هم فساد کنند. نظر شما در این باره چیست؟
زمانی که خود قوماندان و سطح رهبری فساد نمیکند پس کس دیگری هم حق ندارد فساد کند. ما شعار خود را به گوش کسانی که فساد میکنند، رساندیم. زمانی که ما با آنها برخورد کنیم، مستقیماً آنها را به پیژنتون معرفی میکنیم.
ب.آ: ترورها افزایش یافته است. از گروههایی مثل ملاصمد در ساحۀ پروان چه میگوئید؟
من یک عقیدۀ متفاوت دارم؛ زمانی که میخواهید پشه را از یک اتاق برانید، سر و صدایی ایجاد میکند. من اینها را زنبور خطاب نمیکنم چون زنبور به اینها شرف دارد. بر این اساس ما اینها را شور دادیم. برادران ملاصمد گرفتار اند و کاری کرده نمیتوانند به همین خاطر اینها با یک تفنگچه، ناجوانمردانه مردم یا اشخاص خاص مانند قاضی صاحب را ترور میکنند. زمانی که یک شخص ترور میشود؛ مثل قاتل قاضی صاحب انجیل، ظرف یک ساعت او را دستگیر کردیم و تقریباً بسیاری جاها تحت تعقیب قرار دارند و اگر یاد شما باشه از سرباز ما که در پشتون زرغون ترور شد، قاتل او در حبس ما قرار دارد. یکی دیگر از سربازهای ما در گذره ترور شد؛ ما ظرف سه ساعت توانستیم قاتل او را دستگیر کنیم. قاتل نزد ماست که به سارنوالی معرفی کردیم.
ب.آ: یعنی این ترورها سازمانیافته نیست؟
نمیشود گفت سازمانیافته بلکه میتوان گفت که دارای دو بعد شخصی و سازمانی است.
ب.آ: مافیا و زورگوها در هرات هستند، هشدار شما دربارۀ اینها چیست؟
ما اینها را میکروب میدانیم، مانند کرونا. جنگ ما علیه دشمن کار ساده است ولی دربارۀ اینها کمی مشکلتر است چون اینها تجهیزات خودشان را دارند و ساسیت ما نرم است ولی ما اخطار خود را به اینها میدهیم.
ب.آ: چرا حق سربازان خورده میشود؟
اگر مشکلی باشد من به عنوان یک افسر چشمپوشی نمیکنم. من این مشکل را پیگیری کردم، در جلسات وزارت داخله و در تدارکات ملی. این برنامه در پروسههایی که داشتند، تطبیق شده ولی اصلاً ظالم آنها هستند. چون ما به طور مستقیم با آنها در ارتباط نبودیم.
یکی از این ظالمها همین قراردادیها هستند. روزی که قرارداد میکردند؛ مثلاً اینها میگویند که گوشتِ کلیوی ۳۰۰ را ما کلیویی ۲۵۰ میگیریم و دولت مجبور است قیمت پائین را انتخاب کند. گوشت بازار آزاد است و نرخاش بالا و پائین میرود و زمانی که قیمت بالا برود این ها عقبنشینی میکنند و ما اینها را جریمه میکنیم.
ب.آ: چه پلانهایی برای آینده در هرات دارید؟
پلان اول برای تروریزم است و پلانهای بعدی برای زورگویان و اختطافچیان است.
ب.آ: از شهادت دلهره ندارید؟
من نه بلکه تمام سربازان زمانی که فارغ میشویم قسم یاد میکنیم. زمانی که ما از خانودۀ خود حفاظت میکنیم مثل خانواده ولی برای محافظت از آنها قسم یاد نمیکنیم ولی ما برای این حفاظت بالای قرآن قسم یاد میکنیم. بعد از فراغت بلند میشویم و بلند قسم یاد میکنیم.
وقتی یک سرباز وعده میدهد که من وطن، وطندار و سرزمین خود را حفظ میکنم، لباس فورم میپوشیم و آماده برای خدمت به وطن میشویم هراسی از شهادت نداریم و وقتی به جنگ میرویم، یقین که شاید کشته شویم ولی وقتی دشمن را میبنیم میدانیم که دشمن جان سالم به در نمیبرد ونمیتواند ما را شهید بسازد.
ب.آ: و در آخر پیامی اگر برای خوانندگان «پیک هرات» داشته باشید، بفرمایید.
کسانی که کار میکنند در افغانستان و تمام کسانی که وظیفه دارند، باید به وطن خود عشق بورزند. در کنار سربازان ژورنالیستها کسانی هم هستند که صدای مردم را به گوش همه میرسانند و باید حمایت شوند.
ما دوست داریم که ژورنالیستها دستاوردها را نادیده گیرند و فقط بر روی ضعف ما تمرکز نکنند. از تمام رسانهها و منجمله «پیک هرات» میخواهم که از دستاوردهای سربازان خود حمایت کنند.