نویسنده: ذکی آذربان
اخیراً رییس جدیدالتقرر حج و اوقاف هرات اعلان کرده که قرار است این ریاست، ادارهای تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» ایجاد کند که هدف از آن مقابله با «منکران» است. پدیدههایی همچون شراب و قمار نیز همچون همیشه در خط مقدم نبرد قرار دارند و وی گفته است که با این پدیدهها برخورد صورت میگیرد و در صورت لزوم از نیروی پولیس نیز استمداد خواهد کرد. معلوم نیست چه ساز و کاری برای اجرای چنین کاری در ذهن طراحان این برنامه است. رسانهها یکی از اهداف اصلی این برنامه شمرده میشوند و بر طبق گفتههای رییس حج و اوقاف، رییس اطلاعات و فرهنگ هرات نیز به وی در این زمینه وعدۀ همکاری داده است تا تمامی برنامههایی که محتوایی غیراسلامی دارند، باید مورد بازبینی، بازنگری و برخورد قرار گیرند.
ظاهراً پای هر مقام دولتیای که به هرات میرسد، یادش از امر به معروف و نهی از منکر میآید و گویا بزرگترین مشکلی که در هرات وجود دارد، همین چند جوانی اند که به عیش و نوش میپردازند و دزدی و اختطاف و اختناق و جهل و کشتار و تاریکی و غیره و غیره هیچ اهمیتی ندارند. از طرفی مقامهای دولتیای که خود در چارچوب و طرزالعملی معین و مشخص و در زیر نظر مقامهایی باصلاحیتتر از خود به قدرت رسیده اند، چهگونه است که به مجرد رسیدن به این شهر دست به ایجاد حاکمیت و حکومت جدید برای خود میزنند و حکم و فتوا صادر میکنند؟
از زمان ورود والی کنونی هرات، این چندمین بار است که از آدرس نهادهای مذهبی چنین داعیههایی بلند میشود و مقامات رسمی و شخص والی هرات در برابر آن خاموش اند و اگر واکنشی هم نشان داده اند که به ندرت علنی میشود، بسیار محافظهکارانه و محتاطانه است و در مواردی احساس میشود که با نظر تأیید به این قضایا مینگرند.
یکی از مشکلاتی که در جوامعی سنتی چون افغانستان به وفور یافت میشود، ایجاد همین ادارات موازی و مبهمی است که چون در چوکات قانون تعریف مشخصی ندارند و در حوزۀ دین نیز از آنها تفاسیر گوناگون و چندگانهای صورت میگیرد، باعث آشفتگی اجتماعی شده و در طول زمان آراء افراد زیادی در آن دخیل میشود و هرکس بنا به سلیقۀ خود رفتار کرده و مدعی سعادت و فلاح اخروی برای بشر میگردد.
مقامات دولتی نیز معمولاً در این گونه زمانها نظر به سنتیبودن جامعه و تأیید اقشاری از عوام، محافظهکاری کرده و یا خود نیز به دلیل همین خاستگاه سنتی به آن تمکین میکنند. در زمانی که طالبان داعیۀ امارت در افغانستان را مطرح کرده و تمامی دستآوردهای دو دهۀ اخیر را به تمسخر گرفته اند، ایجاد نهادی که در اصل طالبان تخم سیئۀ آن را کاشتند و در آن به وحشیانهترین طریق ممکن مردم کوچه و بازار را لت و کوب کرده، چند بار به زور به مسجد میفرستاند و به ریش و پیراهن و تنبان و خلاصه همه چیز مردم دخالت میکردند، بیشتر شبیه خوشامدگویی به این گروه جهل و تاریکی است تا کاری در راستای مبارزه با منکرات و مقامی رسمی که خود در چوکات همین دولت کار و وظیفه اجراء میکند، این را باید بهتر از دیگران بداند.
بد نیست این نهاد را با نهادی مشابه در نظام ولایت فقیه ایران به نام «گشت ارشاد» مقایسه کنیم. گشت ارشاد یکی از بدنامترین نهادهای حکومتی در ایران است که به دلیل نبود تعریف و صلاحیتهای مشخص و تأیید برخی از اقشار سنتی و مذهبی ایران، در طول تاریخ این رژیم و پس از انقلاب اسلامی ایران، انواع آزار و اذیت، محدودیت و سلایق شخصی را بر مردم عادی، فرهنگیان، نویسندگان، هنرمندان و دانشمندان ایران اعمال کرده و حتی در کوچه و بازار مزاحم جوانان و مردم کوچه و بازار شده است. دامنۀ این دخالتها گاه چنان تنگ میشود که به جوراب و کفش و موی مردم نیز دخالت میکنند و کارمندان آن انواع سلایق شخصی خود را زیر نام امر به معروف و نهی از منکر به مردم تحمیل میکنند و همین در بلندمدت باعث عقیمماندن ایران از لحاظ فرهنگی و سرخوردگی و عقدۀ اجتماعی شده است.
در جوامع مدرن و دنیای امروزه، بیشتر امور شخصی زیر نام حریم خصوصی احترام شده و مواردی نیز که باعث اخلال در نظم عامه میگردد، از سوی دولت و به توسط قانون محدود و ممنوع قرار داده میشوند. ایجاد نهادهایی با طرزالعملهای سنتی بیشتر به ازهمگسیختگی اجتماعی انجامیده و به افراد و گروههایی خاص این اجازه را میدهد تا به جای تأثیرگذاری مثبت و سازنده در مسیر بالندگی سیاسی و اقتصادی، صرفاً مانعی در جهت تحقق آزادی و استقلال فردی گردند.
در کنار تمام اینها، توهینهای مکرر به مردم هرات زیر نام فحشاء و منکرات و گناهان که برای چندمین بار است از سوی برخی شخصیتها مطرح میشود، خود خطایی بزرگتر تلقی شده و انتظار میرود تا متنفذین هرات در برابر چنین اظهارنظرهایی موضعگیری جدی نموده تا در آینده به هر بهانهای به مردم شریف این شهر توهین و تحقیر صورت نگیرد. مسلماً هیچ انسانی و به تبع هیچ اجتماع عاری از خطا و نقصان نیست اما در بسیاری از شهرهای دیگر افغانستان، بسیار بیشتر ناهنجاری و فساد وجود دارد اما این عالیجنابان به گونهای صحبت میکنند که گویا هرات امالفساد افغانستان است و مردم هرات بدترین مردمان روی زمین.
رسانهها نیز در این عرصه مسؤولیت خطیری به عهده دارند. محافظهکاری و احتیاط در این برهه از زمان بسیار عواقب ناگواری دارد. تمامی دستاوردهای نصفه و نیمۀ دو دهۀ اخیر در خطر است و اگر اندکی غفلت صورت گیرد، هیچ بعید نیست که جامعه دوباره به همان تاریکی و سیاهی طالبانیسم در غلطد، خفقان و اختناق تمام فضا را پر کند و هر صدایی که بخواهد بلند شود، به دلیلی خاص یا سلیقهای خاصتر خفه شده و همراه با آن تمام دستاوردهایمان نیز.