دولت افغانستان و طالبان بعد از وقفههای مکرر، نهایتاً بر سر میز مذاکره نشستند. اما خشونت همچنان ادامه دارد و چالشهای فرارو بسیار زیاد است.
نویسنده: Mujib Mashal
منبع: The New York Times
برگردان: پارسا آذرنیا، ذکی آذربان، بنفشه آذربان
یادداشت: این مطلب به تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی و با عنوان اصلی “Afghanistan Peace Talks Open in Qatar, Seeking End to Decades of War” در وبسایت روزنامۀ نیویورکتایمز نشر و توسط تیم مترجمان برای وبسایت و روزنامۀ پیک هرات ترجمه شده است. هرگونه استفاده از آن با ذکر منبع ترجمه آزاد است.
دوحه، قطر – طالبان و حکومت افغانستان گفتوگوهای تاریخی صلح را به روز شنبه در قطر به هدف شکلدادن به یک حکومت اشتراکی که به دههها جنگی که افغانستان را ویران نموده و میلیون کشته و آواره برجای گذاشته، پایان داده، آغاز نمودند.
اگر دقت کنیم، درخواهیم یافت که این نخستین بار در طول نسلهای متمادی است که یک شکل جدید حکومت در افغانستان بر اساس میلۀ تفنگ تعیین نمیشود: مدل کنونی با تهاجم آمریکا که منجر به فروپاشی رژیم متعصبانۀ طالبان در ۲۰۰۱ گردید، پدید آمد و هر کدام از دولتهای قبلی از قبل از تهاجم شوروی سابق به سال ۱۹۷۹ توسط کودتا، فروپاشی و یا هم نبرد شکل میگرفت.
اما همچنان که گفتوگوهای قطر آغاز میشود، در برابر خروج نیروهای نظامی آمریکایی از پشت پرده و خشونت مهلک در برابر مقامات و شهروندان افغان، برخی از منتقدان استدلال میکنند که شورشیان طالب تا هنوز، در واقعیت، تفنگشان را به طرف سر دولت نشانه رفته اند.
گفتوگوهای صلح که در روز شنبه در دوحه پایتخت قطر آغاز شد، در زیر تدابیر شدید امنیتی و محدودیتهای جدی از اثر ویروس کرونا و با محافل رسمی انجام پذیرفت. گفتوگوها در هر دور بسیار پیچیده خواهد بود، بهخاطر خطرات ناشی از حملات پیوستۀ شورشیان، بهخاطر دههها ویرانی و ملامت، و در نهایت به این خاطر که قدرتهای خارجی هر بخش افغانستان را به جهات متضاد هدایت میکنند.
بااینحال، این واقعیت که نمایندگان از هر دو سو، بعد از وقفههای مکرر، نهایتاً بر سر میز مذاکره آماده شده اند، ملت را در تاریخ دوران اخیرش با یک فرصت استثنایی مواجه کرده است: یافتن یک فرمول برای همزیستی مسالمتآمیز دوامدار قبل از این که خروج یکی دیگر از ارتشهای خارجی باعث ایجاد خلأ گشته، که به صورت بالقوه میتواند چرخۀ بدبختیهای کشور را تکرار کند.
عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالحۀ ملی افغانستان و رهبر تیم مذاکرهکننده از کابل در محفل آغازین گفت که تیم او پیشنهاد یک «آتشبس انساندوستانه» در جریان گفتوگوهای صلح را دارد.

Karim Jaafar/Agence France-Presse — Getty Images
آقای عبدالله گفت: «ما با نیت و قصد نیک اینجا آمده ایم تا بر چهل سال خونریزی نقطۀ پایانی بگذاریم و به یک صلح کشورشمول و پایدار دست یابیم. نزاع کنونی برندهای از طریق جنگ و ابزار نظامی در پی نخواهد داشت اما اگر این بحران از طریق سرسپردن به خواست مردم حل شود، بازندهای هم در پی نخواهد داشت.»
ملا عبدالغنی برادر، معاون رهبر طالبان گفت که آنها در این گفتوگوها «با صداقت کامل» شرکت کرده و از هر دو طرف خواست تا صبر و بردباری پیشه کنند.
این مذاکرات رودررو بعد از آن ممکن گشت که ایالات متحده در ماه فبروری توافقنامهای با طالبان را به امضاء رسانید که شروع یک فاز از خروج نیروهای باقیماندۀشان از افغانستان در طول چهارده ماه را در پی داشته و بر دولت افغانستان بهخاطر آزادسازی ۵۰۰۰ تن از زندانیان طالبان فشار اعمال کند.
آقای عبدالله گفت: امیدواریم که این آغازی باشد برای دگرگونیهای افغانستان. روز جمعه آقای عبدالله در حال سوارشدن به هواپیما جهت سفر به دوحه گفت: این بستگی به دو طرف مذاکره کننده دارد که چگونه از این فرصت استفاده کنند.
به دلیل اصرار طولانی طالبان در عدم پذیرش گفتگوهای مستقیم و انحصاری با دولت افغانستان که در نظرشان نامشروع است، هیأت دکتر عبدالله شامل نه تنها مقامات دولتی بلکه سیاستمداران مخالف و سایر افراد و اشخاص خارج از حکومت نیز میشود.

Jim Huylebroek for The New York Times
اعضای تیم وی گفته اند که اولویت آنها بهدستآوردن یک آتشبس بادوام است – یک “خاموشی اسلحهها” که نادر نادری به عنوان یک نماینده آن را ارائه کرد. خشونت که تعداد تلفات جنگی مرگ روزانه از اثر آن اغلباً فراتر از ۵۰ زندگی در روز میرود، برای ملتی که تنها متشکل از بیش از ۳۰ میلیون تن است، هزینه بسیار هنگفتی به شمار میرود.
جنگ همچنان باعث ویرانی اقتصاد افغانها شده است، با حدود ۹۰ درصد جمعیتی که زیر خط فقر ۲دلار در روز زندگی میکنند. رئیسجمهور اشرف غنی قبلاً گفته بود که –در تمام این مدت میلیاردها دلار از کمکهای خارجی که بیشتر آن از ایالات متحده بود، بودجۀ کشور را سرپا نگه داشته بود.
طالبان چندان به تنهایی روی تأمین خروج نیروهای ایالات متحده تمرکز کرده بودند که روی این موضوع که آنها چهگونه آیندۀ سیاسی کشور را تجسم میکنند –ورای اظهاراتی پیرامون برقراری یک «حکومت اسلامی»، کمتر روشنی انداخته بودند. در حالی که آنها در زمان قدرت در دهۀ ۱۹۹۰ آزادیهای مدنی را محدود و زنان و اقلیتها را از حقوق اساسیشان محروم ساخته بودند.
در حالی که برخی در مورد طالبان اشاره بر این دارند که آنها از تجربۀ تقلای حکمرانی در دهۀ ۱۹۹۰ آموخته اند، دیگران از بیم این که دهههای جنگ پیشآمده ممکن است یک نسل از شورشیان حتی تندروتری را آماده کرده باشد، تواناییهای مذاکرهکنندگان خود برای سازش را محدود کرده اند.
زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ آمریکا در امور صلح افغانستان، در مصاحبهای در شب مذاکرات گفت او امیدوار بود که طرفهای افغان “تحمیل و فشار از سوی مردم” برای رسیدن سریع به یک چهارچوب را تشخیص خواهند داد، و بعداً جزئیات پیادهسازی آن را مجسم خواهند کرد، که احتمالاً نیازمند مقدار قابلتوجهی از زمان خواهد بود.
آقای خلیلزاد گفت: «اما من واقعبین هستم – من با طرفهای مختلف سروکار داشته ام. من فکر میکنم که یک آتشبس جامع و دائمی احتمالاً نیاز به یک بسته دارد. اما چرا یک کاهش قابل توجه خشونتها را نداشته باشیم، یک آتشبس که دائمی نیست؟
او گفت: «قطعاً ما بسیار خوشحال خواهیم بود اگر آتشبس فوری و دائمی برقرار شود، اما برگزاری چنین مذاکرات جایی که خشونت ابزار اصلی یکی از احزاب است، نشان میدهد که، از نظر من، خاتمهدادن به آن بهصورت دائمی مشکل خواهد بود.»
بعد از ۱۷ سال جنگیدن، ایالات متحده در اواخر ۲۰۱۸ برای شکستن بنبست تسلیم خواستۀ ستیزهجویانۀ طالبان شد: گفتوگو با آمریکاییها که حکومت افغانستان را از آن حذف کنند، دولتی که شورشیان آن را دستنشانده میخوانند.
آقای خلیلزاد در حال کار کردن زیر فشار از سوی رئیس جمهور ترامپ برای رسیدن به معاملهای که بتواند سربازان آمریکایی را خارج کند، به توافقی با شورشیان دست یافت که توسط بعضی از مقامات افغان مورد انتقاد قرار گرفت به عنوان اینکه با عجله صورت گرفته و به طالبان فرصتهای زیادی بدون هیچ تضمینی در مقابل داده است.
خروج سربازان با قول طالبان بر این که با دولت افغانستان مذاکره خواهند کرد و به گروههای تروریستی اجازه نخواهند داد که از خاک افغانستان به عنوان پناهگاه و زمینی برای انجام حملات بینالمللی استفاده کنند، شروع شد. اما در جریان ماههای بعد از آن برخی از ناظران بینالمللی در تعهد طالبان به آن پیمان که اتحاد خود را با القاعده و دیگر گروههای اینچنینی رها کنند، تردید نشان دادند.
تیم ۲۰-نفرۀ دولت تنها شامل سه زن میشود –نه پنج زن، آنگونه که ابتدا انتظار میرفت – و نشان میدهد که چهگونه زنان افغان پس از این که طالبان از قدرت برکنار شدند، برای برابری تقلا کرده اند، علیرغم وعدههای گوناگونی که اغلباً پوچ ثابت میشد.

EPA
مشاغل آنها بازتاب دستاوردهای جنگ سرسختانهای است که زنان در فرهنگ پدرسالارانۀ افغانستان انجام داده اند – دستاوردی که آنها اکنون باید طالبان را متقاعد کنند تا در سیستم آینده آن را بپذیرند. حبیبه سرابی، یکی از مذاکرهکنندگان اولین فرماندار زن یکی از ولایات افغانستان بود. دیگری، فوزیه کوفی، یک مادر مجرد، در راه رسیدن به نمایندگی سخنگوی مجلس پارلمان افغانستان جنگید؛ سومی، شریفه زرمتی، قبل از راهگزینی سیاست و ورود به پارلمان یک خبرنگار بود.
تیم طالبان شامل بعضی از نمایندگانی میشود که در معامله با ایالات متحده مذاکره کرده بودند. اما آنها با یک رئیس تیم مذاکرۀ جدید آمده اند: مولوی عبدالحکیم حقانی، یک محقق دینی متنفذ که شبکۀ دادگاههای اسلامی طالبان را در چند سال اخیر رهبری کرده است.
مهمانان برای مراسم افتتاحیه، روز جمعه ۱۱ سپتامبر وارد دوحه شده اند – ۱۹ سال پس از روز حملات تروریستی القاعده به ایالات متحده که منتج به تهاجم به افغانستان شد، تذکری قوی بر این که اکثریت امیدهای آمریکا برای برقراری دموکراسی امن و ثابت در افغانستان برآوردهنشده باقی مانده است و شاید در هیچ زمانی به این زودیها به دست نیاید.
با این حال آقای خلیلزاد – کسی که در جریان جنگ سرد مشاور حکومت آمریکا بود، همچنان که ایالات متحده در حال تأمین شورشیان بود تا سربازان اتحاد جماهیر شوروی را از افغانستان بیرون برانند – گفت هنوز فرصتی برای کشور هست تا به گونهای مساوات دست یابد.
آقای خلیلزاد گفت: «تراژدی افغان قادر نشد تا به توافقی روی یک قاعده دست یابد و بعداً به آن بچسبد، پس از عزیمت شوروی پیروزی بزرگی بود، افغانها این نصرت را داشتند. مابقی دنیا از آن نفع زیادی بهدست آورد: ما تنها ابرقدرت موجود شدیم، اروپای شرقی استقلال خود را به دست آورد، آسیای مرکزی آزاد شد. اما افغانستان به این ازهمپاشیدگی ادامه یافت. افغانها – آنها برنده شدند، اما آنها باختند.
«اما اکنون آنها شانس دیگری دارند تا به یک فرمول دست یابند – جایی که تحمیل خواستههای یک گروه بر دیگری با زور سلاح، فرمول موفقی نبوده است. سوابق تاریخی دلگرمکننده نیست اما این درسها میتواند برای آنها آموزنده باشد.»